دخترم،محبوبم
سلام شیرین تر از جانم،دیگر وبلاگ ها،جایی برای نوشتن خاطرات بچه ها نیست،اینجا هم شده بازار چشم و هم چشمی ها،شده بازار سفره های رنگارنگ...دیگر به دلم نمینشیند اینجا بنویسم،قد کشیدن هایت را از قبل از بارداریم در سر رسیدهایم نوشته ام،همه چیزت را...د د...ن ن...با با...گفتن هایت را دوست دارم دخترک ۱۰ کیلویی من،،،قد کشیدنت را دوست دارم حالا که به ۷۰ رسیده ای ،من ۷۰ مو سپید کرده ام،ماشالله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم،،،، نیم سالگیت مبارک،واکسنت را که زدی شکر خدا تب نداشتی و بی حال نبودی،که توانستیم به مسافرت قم برویم و حالا هم در شهر مادری،در گذار و مهمانی هستیم،جانکم زنده باشی الهی ...
نویسنده :
معصومه
9:13