ستیا هدیه بی بی رقیهستیا هدیه بی بی رقیه، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه سن داره

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

اندراحوالات پدرومادرنازنینم

بابای عزیز تر از جانم اونی که بیشتر از همه اون و مادرم رو دوست دارم اومده خونمون اون مریضه....     نگ کلیه داره و قراره دکترا با لیزر براش درمان کنن...پیر شدن هردوتاشون معلومه غمه غربت پیرشون کرده و درد نازایی من کمرشون رو تا کرده و خیلی اتفاقا میفته که ناراحتشون میکنه اما اونا دل نازک و بدن رنجور دارن که تحمل غصه ندارن و من با تمومه وجودم سعی دارم بهشون خوش بگذره.اما نکته اصلی اینه بابام بعد از اسکن قلب که انجام داد گفتن یکی از رگهاش رگهای قلبه نازنینش که گره خورده به قلب من گرفتگی داره و باید آنژیو بشه و همینجا که شنیدم شکستم   پیر شدم   نابود شدم و مامانم که با اون سن کمش کمرش زیر عمل هیستروکتومی خم شد و غرورش...
22 اسفند 1392
1