نذر مادرم
هدیه سالگرد آشنایی
7 آذر سالگرد آشنایی من و همسرمه 7 آذر سال 1386....سال خوب و روزهای خوبی بود خداروشکر که رسیدسم به 6سال تموم رسیدیم و وارد 7 سال شدیم این عدد هفت مقدسه برام هفت آذر و هفتمین سالگرد و ان شالله بارداری من امسال ان شالله 7..............7..............7..........7 این کفش ها رو من پسندیدم ولی نمیدونستم شوشو قصد خریدش رو داره سورپرایزم کرد خداییش گفت بپوش ببین خوبه پوشیدم کلی خوشم اومد ولی گفتم بذار باشه خرید عید تا اومدم بیام بیرون دیدم پولش رو داد و حسابش کرد 108 تومن بخدا راضی نبودم ولی بعدش ذوق کردم اینم دسته شوشو که اتفاقی بوسیم و حواسم نبود رژ دارم که یهو دیدم این رنگی شد ا...
هدیه روز عشق به همسرم
و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر ........ عزیزم عشقم مهربونم وفادارم عزیزترینم روز عشق رو به تو که بهترین عاشقی برای من و بهترین معشوقی برای عشقم تبریک میگم... سعی کردیم چیزی شیکی بخریم با هم و مارک ecco خریدیم چرم طبیعی گرون شد اما بهم چسبید.... ...
خواب شیرینم
بیدار شدم بد هم بیدار شدم از اینهمه رویا و خواب شیرین خوای که 8 روز طول کشید اما دردها مبهم در زیر شکم و سینه هام مدام من رو به بیداری نوید میداد و بلاخره بعد از 8 روز تاخیر شایدم 9 روز پریود شدم.پریود عادی که فقط تاخیر داشت از شرمندگی نیامدم اما به نت هم دسترسی نداشتم گفتم با هر آب و آتش زدنی بیام و بعد گفتم بیام چی بگم؟؟؟؟؟؟بگم نشد؟دعاهاتون دعاهام حرفاتون حرفام نذراتون نذرام چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خلاصه نشد ببخشید که بازم خبر خوشی ندارم تا بهتون بدم عذر میخوام که طول کشد و خبری از خودم ندادم چند روزی رفتم شهرستان سر غذای آقا ابوالفضل که نذر هر سال داییمه این هم برنج نذری که کشیده میشه توی ظروف تا بره و گو...
حال و هوای روز از اول ماه حسینی
دیشب................
حسی که به هیچ چی ندارم رو 7 آذری که دوست دارم رو ..........
بدون شرح
اینم تزیین آماده دیوار برای قرار داد عکس نازت عزیزم ...
نویسنده :
معصومه
23:47