صحبتم با تو
سلام نمیدانم صدایم را میشنوی یا نه سلام نمیدانم صدایم را میشنوی یا نه هر چه که باشد حتی اگر نشونی میدانم از وجودم وجود میگیری خدا تو را از نور ذاتش برایم فرستاد تا بیایی و روشنایی زندگی ام باشی....خوبی جان مادر؟هر روز تقویم بدست دارم و مینویسم و میکشم و خط میزنم و دوباره از نووو.این کار این روزهایم است.میدانی مادر شدن تمام وقتم را گرفته حتی اگر موجودی که مادرش هستم یک لخته خون یا یک نطفه باشد از جانم و در جانم.چه روزهایی سپری کردم با شمردن لحظه ها برای رفتن به دکتر...درمان...لحظه شماری برای آزمایش خون...کجا بودم؟نمیدانم...از که میخواستم از دکتر؟دکتری که وسیله است باور دارم اما همه چیز دست خودش است بخواهد میدهد نخواهد نمیدهد...نه که حالا داد...
نویسنده :
معصومه
20:03