ستیا هدیه بی بی رقیهستیا هدیه بی بی رقیه، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

اتفاق جدید

1392/4/23 13:38
نویسنده : معصومه
481 بازدید
اشتراک گذاری

بلاخره بعد از مدت ها یکی از خواسته های کوچیکم که با اینکه خیلی کوچیک بود اما داشت پایه های زندگیمو سست میکرد به نتیجه رسید و من بهش رسیدم و اونم این بود که داشتیم توی تهران برای خونه آواره میشدیم نه پول داشتیم رهن کنیم نه جایی که بریم از آموزشو پرورش هم که خبری نبود تا جامونو بدن بلاخره اینکه امروز روزی بود که خبرای خوش از خونه دادن به ما از طرف آموزش و پرورش رسید و قرار شد تا آخر خرداد بریم به خونه ی جدید و پایان نامه ای هم که برای دایی شروع کردم البته دایی خودم نه دایی نی نی اولین ثمرش ٣٠٠ تومن پول بود که برام ریخت تو حسابم که کلی دستم رو میگیره خب خدارو شکر ایشالله که همه به آرزوهاشون برسن و هیچ جوونی ناامید از خدا و از زندگی مشترک نشه ایشالله یه روز بیام بگم بزرگترین آرزوم برآورده شد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

رویا
18 خرداد 92 19:30
خداروشکر انشاالله
مامان هدیه
20 خرداد 92 10:37
سلام عسیسم...خیلی برات خوشحال شدم...ایشالا به زودی خبر مامان شدنتو بشنویم ممنونم که بهمون سر زدین...من شمارو با کمال میل لینک میکنم خوشحال میشم شمام لینکمون کنین
مامان شايان و پرنيا
20 خرداد 92 12:25
از خوشحاليت خوشحال شدم عزيزم
kiana
24 خرداد 92 22:56
............@@@ ............@@@@@@@@@ ...............@@@@@@@@@ ....................................@@ ....................@@ ....................@@@ ....................@@@ ....................@@@ ....................@@@ ....................@@@ ......................@@ .................................................. @@@...............................@@@ @@@................................@@@ @@@@@@@@@@@@@@@ ...@@@@@@@@@@@@@@ ..................@@...@@ ..................@@...@@ ......................@@ ......................@@ ............................ ...............@@@@ .............@@.......@ ................@@@@@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ بوووووووووووووووووووووووس
مامان سیما
27 خرداد 92 2:07
خدا روشکر که مشکلت برطرف شد تو این وضع مملکت وقتی می شنوم کسی مشکلش حل شده خیلی خوشحال می شم. انشاالله خونه ی جدید خیریت داشته باشه و نی نی دار بشی.
عطی
27 خرداد 92 10:13
سلام عزیزم انشالله روزی میرسه که شما هم یه خونواده شدینو یه نینی خوشکل و سالم به زودی زود میاد تو آغوشت منتظرتم.فدات
ندا
28 خرداد 92 13:36
خوشحالم که مشکلت حل شده عزیزم. ایشالله زودتر هم میای و میگی که مادر شدی این واقعا آرزومه
مامان سويل و اراز
30 خرداد 92 23:55
واااااااااااااااااي دوست عزيزم خيلي خوشحال شدم مباركتون باشه وقتي توي خونت نشستي و لذتشو بردي واسه من مستاجرا هم دعا كن عزيزمانشالله خونه نو با قدمهاي نيني مزين بشه
مامان آبتین
2 تیر 92 16:00
عزیزم خدا روشکر امیدوارم مامان نی نی هم توی خونه جدید بشی . راستی اگه معلمید با هم همکاریم
مامان ساتیار
5 تیر 92 22:19
سلام، وقت بخیر.امیدوارم که حالتون خوب باشه. ساتیار در جشنواره ی تابستانی نی نی وبلاگ شرکت کرده...خوشحالمون می کنید اگه بهش رای بدین و با یک پیامک، عدد 103(صد و سه) را به شماره ی 20008080200 (دوهزار هشتاد هشتاد دویست) ارسال کنید. از لطف شما ممنونیم – شاد و سلامت باشید. http://satyarjun.niniweblog.com
مامان سويل و اراز
6 تیر 92 14:52
سلام سلام اینو بخونید: البته من ننوشتما یکی برام فرستاده ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید. خوب وقتی دیدیش یادت نره به ما بگی موفق شدی منتظرما.........ا
ریحانه(مامان پارسا)
15 مرداد 92 12:48
قربونت برم چرا زودتر بهم نگفته بودی به وبلاگت سر بزنم خیلی عالیــــــــــــــــــــــه. البته اون روز دیدم تو کامنت برام نوشته بودی قنداق خریدم بیا بهم سر بزن اومدم تو وبلاگ بردیا دیدم خبری نیست گفتم سر کاریم دیگه حالا فهمیدم جریان چیه
مامان شیرین
18 مهر 92 9:30
چیزی به نام شکست وجود ندارد , فقط باید نتیجه گیری خوبی داشته باشیم
هستی شاد
3 خرداد 93 12:53
سلام معصومه جون خوبی عزیزم دیگه نمی خوای باما اشتی کنی بیا باز بشو همون معصومه مهربون گذشته بخدا دیشب کلی به فکرت بودم وقتی همه وبلاگت و رمز دار دیدم خیلی دلم گرفت چرا بعضی از آدما حتی چشم دیدن خوشی همدیگه رو ندارن از خدا میخوام همیشه شاد وخوشحال باشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
معصومه
پاسخ
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟