ستیا هدیه بی بی رقیهستیا هدیه بی بی رقیه، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه سن داره

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

دخترک سه ماهه عزای سه ساله

1393/8/5 19:38
نویسنده : معصومه
2,205 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک سه ماهه ام را میبرم به عزای بی بی سه ساله چه صفایی دارد لباس سقایی و علی اصغری به تن دردانه ام کنم.... عاشقانه دخترم را دوست دارم و آن هییتی را که دخترکم را از وساطت آن گرفتم خلاصه که عجب حال خوشی دارم امسال خدا نصیب تمام منتظران بکند آمیننننن 

ممنونم سر میزنید و نظر میگذارید یا نمیگذارید حضورتان مهم است همین که از سر کنجکاوی هم کسی بیایید یعنی زندگی من برایش مهم است....

دخترکم میخندد...دست و پا میزند...جیغ میزند...من را آشکارا میشناسد و همسرم را....الان که چند روزیست آمده ام شهرمان خانه پدری خودمم تلفنی برای بابایش ناز میکند....خلاصه که باز هم حال خوشیست شکرخدا....هنوز روستای پدری را ندیده اما دومین بار حضورش در شهر مادریست...برای یک ماه هستیم چند روز بعد از عاشورا میرویم خانه خودمانننن،،،خوش میگذرد شکر خدا،،، 

دوستتان داریم بسیار عکس های جدید هم میگذارم فردا بعد از قد و وزن آمار جدیدی خواهم داد انشالله دلم برای وبلاگ هاتان تنگ شده اما شارژ نت خانه تمام شده با گوشی دشوار است التماس دعا

پسندها (5)

نظرات (14)

ساسان اس ام اس
6 آبان 93 17:03
سلام معلومه نی نی باحالی داری. امیدوارم همیشه سالم باشه. تو انجمن سایتمون مطالب زیادی درباره کودکان و همسرداری داریم. من بهت سر زدم اگه شما هم دوست داشتی به سایت ما سر بزن. ممنون www.SasanSMS.ir کامل ترین آرشیو اس ام اس www.SasanSMS.ir/Forum متفاوت‌ترین انجمن سرگرمی و تفریحی فارسی‌زبانان
مامان منتظر
6 آبان 93 20:10
معصومه جان خیلی خوشحالم که امسال با دختر گلت میری به عزاداری بی بی رقیه. خدا حفظش کنه.برای ما هم دعا کن چون بی بی رقیه 3 ساله صدای تو رو میشنوه عزیزم.
مامانی دخمل بلا
8 آبان 93 0:25
" رقیه , سه ساله کربلا " این صحنه ها را پیش از این یکبار دیدم من هر چه می بینم به خواب انگار دیدم شکر خدا اکنون درون تشت هستی بر روی نی بودی , تو را هر بار دیدم بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش من مثل زهرا مادرت , آزار دیدم یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم احساس کردم صورتم آتش گرفته خود را میان یک در و دیوار دیدم مجموع درد خارها بر من اثر کرد من زیر پایم زخم یک مسمار دیدم (سوغات مکه) توی گوشم بود بردند کوفه همان را داخل بازار دیدم!
نسترن
9 آبان 93 20:26
معصومه جان با نازنین سه ماهت فقط دعا کن... دعا کن برای همه ی کودکان مریض و بیمار و دل مادرانشان... برا من هم دعا کن که مریض دارم.... منتظر عکسهای دردانه ات در اون لباس های نینوایی هستیم بسیار.
لی لی
10 آبان 93 14:13
خدا رو شکر که خوبین ستیا رو ببوس مامانی
مامانی دخمل بلا
10 آبان 93 15:55
چرخید خداوند به دور سر تو زد بوسه به پاره پاره ی پیکر تو والله که کشتی نجات همه است گهواره ی کوچک علی اصغر تو
مامان بردیا شیطون
10 آبان 93 21:39
سلام خوبی دخملت خوبه..... ایشالا بهت خوش بگذره دخملی رو ببوس
عالمه مامان بردیا
11 آبان 93 14:47
سلام معصومه جان فقط خواستم تولد نی نیتو بهت تبریک بگم و امیدوارم صحیح و سلامت زیر سایه خودت و همسرت بزرگ شه من قبلا هم برات کامنت میزاشتم ولی دیگه جواب ندادی مزاحمت نشدم ببوسش خیلی برات خوشحال شدم
پرتو
14 آبان 93 17:03
سلام دوستم . قدم نو رسیده مبارکککککککککککک . شرمنده من دیر بهت سر زدم ولی خوشحالم حال این کوچولوی زیبا خوبه . انشاالله خدا براتون حفظش کنه دوستم موفق باشی
بابا و مامان
15 آبان 93 8:16
عزاداریهاتون قبول عزیزم
رضوان
16 آبان 93 18:31
سالم باشه دختر کگلت...به ما هم سربزنین
الهه
17 آبان 93 12:57
سلام خوبید.چه قدر وبلاگتون خوشگله.راستی نیومدین تولدم.خوشحال میشم قدم رنجه کنید و تشریف بیارید.دوستتون دارم
مامان راضیه
18 آبان 93 22:14
التماس دعا روی ماهه دخملمونو ببوس مامانی
sokoot
28 آبان 93 14:27
webetoon alie masoumeh khanoom